پارت ششم :

-هی دخترجون.

سرم را برگرداندم و به چهره ی مسن راننده نگاه کردم و گفتم:

-بله؟

انگشتش را به صورت دایره وار توی هوا تکان داد و گفت:

-اگه بقیه اذیتت می کنن اصلا ناراحت نباش، این زمین گرده و هرچیزی توی این دنیا ممکنه!
...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.